چگونه با هوای نفس مبارزه کنیم؟
در کتب اخلاقی توصیه بسیار شده که انسان باید تابع عقل باشد و با هوای نفس خود مبارزه کند و در حقیقت، دل انسان رزمگاهی است بین نفس و عقل و پیروی از نفس با یک مفهوم ارزشی منفی معرفی میشود و هوای نفس هم یعنی خواسته آن.
قرآن در جایی میفرماید: «عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ؛ مواظب خودتان باشید» (مائده، 105) و در جای دیگری میفرماید: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً؛ ای نفس آرامشیافته! بازگرد به سوی پروردگارت در حالیکه (از او) راضی (و در نزد او) مرضی هستی». (فجر، 27 ـ 28)
و در آیه دیگری از نفس لوّامه سخن میگوید: «وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» (قیامه، 2) و سرانجام در آیه دیگری از نفس اماره سخن به میان میآورد که: «إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ؛ محققاً نفس، بسیار به (انجام) زشتی فرمان میدهد، مگر آنچه را که پروردگارم رحم کرد». (یوسف، 54)
معنای نفس
نفس در یک اصطلاح فلسفی نیز به معنای روح به کار رفته است و بنابراین کاربردهای گوناگون قرآنی و فلسفی دارد که منشأ اشتباه میشود.
این نفس چیست که منشأ فسادها و شرور است و نباید به خواستههایش گوش فراداد و چه فرقی دارد با نفس مطمئنه که خطاب «اِرْجِعی اِلی رَبِّکَ راضِیَةً مَرْضِیَّةً» متوجه او میشود؟
از موارد کاربرد این کلمه در قرآن میتوان دریافت که از کلمه نفس در قرآن، مفهومی جز مفهوم لغوی آن منظور نشده و نفس در لغت به استثنای مواردی که به صورت تأکید بهکار رفته، مانند «جاء زید نفسه»، عموماً معنای شخص یا من از آن منظور شده است؛ با این تفاوت که به تناسب موارد مختلف، ویژگیهایی به آن اضافه میشود که کلمه نفس به لحاظ آن ویژگی، بار ارزشی مثبت یا منفی پیدا میکند.
به هر حال، نفس برحسب ویژگیهای موردی و کاربردی، گاه بد است و گاهی خوب؛ ولی از نظر لغوی بیش از یک معنا ندارد و با توجه به اینکه مفهوم کاربردی نفس چیزی جز معنای لغوی آن نیست، باید گفت که علت خوب و بد معرفی شدن نفس در موارد مختلف این است که خداوند دو نوع گرایش در آن قرار داده است: گرایش به خیر و نیکی، و گرایش به شر و بدی .
وجود عقل و نقش هدایتگری آن
نفس با گرایشهای مختلفی که دارد چنانکه گفتیم موضوع اخلاق و مورد خطاب دستورات اخلاقی است.
وجود این گرایشهای مختلف در نفسْ ضروری است؛ چرا که اصولاً کمال انسانی، فقط با وجود آنها امکانپذیر است.
هر آن کس که زمام او به دست نفس اماره است، غرایز، او را راهبری میکنند و وی چشم و گوش بسته و بیتوجه به ماورای خواستههای غریزی خود از آنها پیروی میکند، چنین کسی در مقام نفس اماره تا ابد باقی میماند و چنانکه خداوند فرموده است: «أَخْلَدَ إِلَی الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ؛ به زندگی مادی میچسبد و از خواستههایش پیروی میکند». (اعراف، 176)
پس میتوان در یک عبارت کلّی چنین گفت که اگر از میلهای غریزی و کششهای کور که فقط ارضای خود را میخواهد و بس پیروی کردیم، بدون آنکه فکر کنیم نتیجه بعدی آن، چه میشود و غرض ما صرفاً لذّات آنی باشد، این هوای نفس است؛ اما اگر تأثیر آن را در روح و سرنوشت خویش و رابطه با خدایمان مورد توجه و دقت قرار دادیم و سپس تصمیم گرفتیم و گرچه تصمیم نهایی ما در نهایت همان باشد که خواسته غریزه است، عمل به چنین تصمیمی دیگر پیروی از نفس و هوای نفس نخواهد بود؛ چون در این صورت، انگیزه ما فقط غریزه نیست؛ چراکه محاسبه کردهایم و با دقت در نتیجه و آینده کار، راه خویش برگزیدهایم و چنانچه نتایج سوئی بر آن بار میشد، به آن کار دست نمیزدیم.
و در عبارتی کوتاهتر، ملاک هوای نفس این است که غریزه کور و مرزناشناس ارضا شود و نقطه مقابلش این است که هنگام ارضای غریزه، عقل بهکار گرفته شود.
بنابراین برای آن که ما به آنچه میدانیم ایمان بیاوریم، باید خویشتن را از قید هوای نفس رها سازیم؛ یعنی بر اساس بینش صحیح و آیندهنگری و مقایسه و سنجش و گزینش راه بهتر، تصمیم بگیریم.
توجه :
بعد از کلیک بر روی گزینه لینک مسابقه یا منبع ، شما وارد یک سایت واسطه خواهید شد . 10 ثانیه تحمل کرده و سپس گزینه گذشتن از تبلیغ (رد کردن تبلیغ) را کلیک نمایید تا به سایت اصلی وارد شوید.
لطفا برای حمایت از سایت خودتون و اگر بقای این سایت براتون مهم هست روزی 1بار بر روی بنرهای وبلاگ کلیک نمایید
لطفا منبع را هم مطالعه نمایید.
.: طراحی شده توسط تک اسکین :.